loading...
مداح اهل بیت سید یحیی تقی زاده
مدیر سایت بازدید : 2790 یکشنبه 18 خرداد 1393 نظرات (1)

حضرت علی اکبر(ع)-ولادت
 
ماه شعبان یا طلوع ماه لیلا آمده؟
یا حسین دیگری بر آل طاها آمده؟
یا بوَد ماه رجب میلاد مسعود علی
یا محمّد در مه شعبان به دنیا آمده؟
پای تا سر حسن در حسن است و سر تا پا جمال
یا که می‌بینم حسن با روی زیبا آمده؟
آمنـه بـار دگر حسن محمّد را ببین
روی دست امّ‌لیلا روی احمد را ببین
****
این پسر سرتا قدم جان است در چشم حسین
یک بهشت روح و ریحان است در چشم حسین
ابرویش تصویر بسم‌الله الرحمان الرحیم
صورتش سی جزو قرآن است در چشم حسین
هل اتی و عادیات و فجر و واللیل و نبأ
شمس و قدر و نور و فرقان است در چشم حسین
همسر شمس الضحی ماه تمام آورده است
یا دوبـاره حضرت زهرا امام آورده است
****
طلعت او مشعل «انّا هدیناه السبیل»
نه، بگو آیینه حسن خداوند جلیل
بس‌که این مولود از سر تا قدم پیغمبر است
نی عجب گر از برایش وحی آرد جبرییل
یوسفی بر روی دست یوسف زهرا بوَد
یا که اسماعیل دیگر بر سر دست خلیل
بـر قـد و بــالا و روی نـازنینش آفـرین
هم به صورت، هم به صورت‌آفرینش آفرین
****
ای نجوم شهر! ماه انجمن را بنگرید
در بهشت وحی، باغ یاسمن را بنگرید
چشم دل بگشوده و گیرید جان بر روی دست
تا به یک صورت جمال پنج تن را بنگرید
بر فراز شانۀ ریحانۀ ختم رسل
یک امیرالمؤمنین بت‌شکن را بنگرید
باغبان وحی امشب یاس گیرد روی دست
باید این دردانه را عباس گیرد روی دست
****
این پسر بهتر ز خوبان تمام عالم است
هم خطاب مبرم است و هم کتاب محکم است
این کلیم‌الله نه این خود کلام کبریاست
این مسیحا نیست، اما صد مسیحا را دم است
این ولی‌الله فرزند ولی کبریاست
این زمینی ماه یا خورشید عرش اعظم است
آن چـه اعجـاز انبیـا آرنـد آرد این پسر
هر چه خوبان جهان دارند دارد این پسر
نور خیزد از جبین و وحی ریزد از دمش
عالم ار گویند در وصفش سخن آید کمش
مجتبا و زینب کبرا و عباس و حسین
چون کلام‌الله می‌بوسند یک‌یک هر دمش
شک ندارم چشم حق بین امیرالمؤمنین
ذوالفقار دیگری بیند در ابروی خمش
امّ‌‌لیـلا روی ایــن شبـه پیمبــر را ببــوس
شکر این نعمت که داری دست حیدر را ببوس
****
ای عیان در قامتت قدر و جلال اهل‌بیت
در وجود حضرتت پیدا کمال اهل‌بیت
یک بشر پا تا به سر، سر تا به پا خیرالبشر
یک جوان و این همه حسن و جمال اهل‌بیت
سرو قدش نخل امید عزیز فاطمه
ماه رویش آفتاب بی‌زوال اهل‌بیت
هر چه دارند انبیا و اوصیا و اولیا
در وجـود نـازنینت آفریده کبریا
****
ای سلام از ذات پاک ذوالجلالت روز و شب
هم عجم مبهوت و حیران جمالت، هم عرب
خلق کرده در وجودت ذات پاک ذوالجلال
هم شجاعت هم فصاحت هم ملاحت هم ادب
چون به میدان شهادت آمدی دیدم درست
یک رسول‌الله در بین هزاران بولهب
هر که چشم افکند بر ماه رخت مبهوت شد
گفت پیغمبـر نهــاده رونی در جنـگ احد
****
یاد دارم دو علی هم در احد هم کربلا
یکه و تنها به پیش تیر و شمشیر بلا
آن فداییِ محمّد این فدایی حسین
آن نوَد زخمش به تن، این زخمش از سر تا به پا
آن علی را بخیه‌ها بر زخم‌های تن زدند
این علی را روی هر زخمش رسیدی زخم‌‌ها
او ز بـرق تیغ صحرای احد را تاب داد
این زبانش بر دهان خشک بابا آب داد
****
حیف جای گل به تن گل‌زخم‌هایت چیده شد
پیکرت مانند تسبیحی ز هم پاشیده شد
با نگاه چشم گریان پدر در موج خون
روی هر زخمت هزاران زخم دیگر دیده شد
فرقت از شمشیر دشمن چون دل بابا شکافت
جسم پاکت از هجوم تیرها پوشیده شد
سرخـی روی پـدر از چهـرۀ گلگـون توست
میوه‌های نخل «میثم» قطره‌های خون توست
 
حضرت علی اکبر(ع)-مدح و ولادت
 
امشب به زمین خُلد مخلد شده پیدا
نادیده رخ خالق سرمد شده پیدا
در بیت ولا روی محمد شده پیدا
با خَلق بگوئید که احمد شده پیدا
حق داده به شاه شهدا دسته گل امشب
تبریک بگوئید به ختم رسل امشب
خیزید که حورا غزل عشق سروده
آئید که از کعبه علی جلوه نموده
فرزند حسین بن علی چهره گشوده
دل از پدر و زینب و عباس ربوده
پیداست در او جلوه ی پیغمبر و آلش
گلبوسه گرفته حسن از ماه جمالش
بر، داد به هستی شجر عصمت لیلا
حورا ز بهشت آمده بر خدمت لیلا
انداخت گل از وجد و شعف طلعت لیلا
لبخند زند فاطمه بر صورت لیلا
با آمنه گوئید عروست پسر آورد
سر تا بقدم مثل تو پیغامبر آورد
در ظلمت شب مرغ سحر خوش خبری کرد
خورشید حسین بن علی جلوه گری کرد
بیرون شد و بر نسل جوان راهبری کرد
طفلی که به مخلوق دو عالم پدری کرد
بر خلق صفا داد صفا داد صفا داد
هر درد شفا داد شفا داد شفا داد
او باقی و خوبان دو عالم همه فانیش
پیران همه مرهون عنایت به جوانیش
تا آن سوی عالم اثر لطف نهانیش
صد باغ بهار است به یک برگ خزانیش
او قلب نبی عشق علی جان حسین است
جانش نتوان گفت که جانان حسین است  
زینب شده مبهوت به سیمای نکویش
لیلا زده از پنجه ی دل شانه به مویش
با خنده گشودند همه دیده به سویش
از بوسه ی عباس گل انداخته رویش
تا دید پدر طلعت نورانی او را
بوسید سر و صورت و پیشانی او را
این است که رخ رنگ شد از خون خدایش
این است که بوسند سر و رو، شهدایش
این است که جان همه عالم بفدایش
این است که گفته است معاویه ثنایش
نامش علی و اشبه مردم به رسول است
ریحانه ی ریحانه ی زهرای بتول است
این یوسف لیلاست که یوسف شده ماتش
پیوسته فرستاده ز کنعان صلواتش
هم محو کمال آمده هم محو صفاتش
آثار محمد متجلی است ز ذاتش
یعقوب اگر صورت زیباش ببیند
از شوق دگر در بر یوسف ننشیند
ای خیل ملائک ز سما لاله فشانید
امشب شب عید است همه مدح بخوانید
عیدی خود از یوسف زهرا بستانید
از جام طهورا همگان را بچشانید
با شادی و با خنده و با زمزمه امشب
تبریک بگوئید به زهرا و به زینب
ای سایه ای از قامت و قدِ تو قیامت
وی موکب دل را سر کوی تو اقامت
اسلام ز زخم بدنت یافت سلامت
زیباست بر اندام تو دیبای امامت
لطفی که به سوی حرمت راه بپوئیم
میلاد تو را پیش تو تبریک بگوئیم
تو مهر فروزان سماوات هدائی
تو مثل عمو چشم و چراغ شهدائی
تو زنده به عشقی و در این راه فدائی
تو خون خدا و پسر خون خدائی
با عشق تو ز آغاز سرشته گِلِ میثم
تو در دلی و هست مزارت دِلِ میثم
حضرت علی اکبر(ع)-مدح و ولادت
 
دریاترین به دامن صحرا رسیده است
 ره واکنید، کعبه ی دل ها رسیده است
 یوسف بریده سر، سر بازار آمده
 پابوسی اش خلیل و مسیحا رسیده است
 نور نبی و نور علی، نور فاطمه
 نور خدا ز عالم بالا رسیده است
 با خلق و خوی و منطق پیغمبرانه اش
 احمدترین به صفحۀ دنیا رسیده است
 نور رخش قمر، قمر روی او منیر
 زیباترین به دامن لیلا رسیده است
 آمد ز روی حیدر و احمد تجسمی
 دل برده از حسین و حسن با تبسمی
 دست خدا کشیده عجب حیدری دگر
 یا همچو فاطمه گل نیلوفری دگر
 تا نور صورتش به جهان گشته منجلی
 بر پاشده به ارض و سما محشری دگر
 آیات حق تجلی دیگر نموده است
 "اقرا" نخوانده آمده پیغمبری دگر
 صدیقه منظر است و به رخ نور فاطمه
 جاری شده به جان جهان کوثری دگر
 پیدا شده به عالم هستی به لطف حق
 در گلشن علی گل زیباتری دگر
 پابوس خاک او همه هفت آسمان شده
 دل های ما ز نام نکویش جوان شده  
 کار دو عالم است به راهش فدا شدن
 در پشت درب خانه ی لطفش گدا شدن
 با یک نظر حسین شده عاشق علی
 آری که کار اوست فقط دلربا شدن
 آری فقط مقام علی اکبر است و بس
 یک جا مدینه و نجف و کربلا شدن
 در بین مردمان جهان بین خاص و عام
 غیری نبود درخور پایین پا شدن
 در کربلا تجلی داغ مدینه شد
 با پهلوی شکسته چو خیرالنسا شدن
 در کربلا ز کینه ی آن دشمان دون
 شد قامت رشید علی غرق خاک و خون
 
حضرت علی اکبر(ع)-مدح و ولادت
 
ساقی بیا كه مشكلم آسان نمی شود
جامی بریز باده كه پنهان نمی شود
طوفانیم، رسیده ام از خم سبو كشم
با این یكی دو جام كه طوفان نمی شود
ما را خدا برای حسین آفریده است
این بندگی حواله ی سلطان نمی شود
ما از ازل خراب سبوییم و غیر ما
مستی حریف این مِیِ جوشان نمی شود
ما عاشقیم، عاشق ارباب زاده ایم
این عاشقی نصیب سلیمان نمی شود
ساقی بیا و این دل دلداده را ببین
جامی بریز و حضرت شه زاده را ببین 
بالا بلند! سایۀ طوبی کجا و تو!
 ای آبشار! پهنۀ دریا کجا و تو!
با یک نگاه زنده کنی کائنات را
تا سر دهند شور مسیحا کجا و تو‍!
وقتی قدم به خاک نهادی بهشت گفت:
 ای قبلۀ عیان شده! دنیا کجا و تو!
سیلاب می کند نظرت رشته کوه را
ثابت کند که معجز موسی کجا و تو!
چون تو به اوج، جاذبه پیدا نمی شود
هر یوسفی که یوسف لیلا نمی شود 
از راه آمدی كه ز دل دلبری كنی
ما سر فدا كنیم و تو هم سروری كنی
نامت بلند باد! كه این جا دلی نماند 
زلفت دراز باد! كه غارت گری كنی
ای از همه شبیه ترین بر رسول عشق!
باید به آل فاطمه پیغمبری كنی
ای اولین علی، علی دوم حسین!
باید از این به بعد علی پروری كنی
ای جلوه ات شبیه ابالفضل بی بدیل!
باید میان معركه ها حیدری كنی
پیغمبر دوباره ایل و تبار عشق!
ای صاحب همیشگی ذوالفقار عشق!
وقتی میان معركه تكبیر می كِشی
یك دشت را به پنجه ی تسخیر می كشی
چشم تو كافی است برای تمام خلق
وای از دمی كه قبضه ی شمشیر می كشی
زَهره كه هیچ، هر رجزت سینه می درد
وقتی كه نعره های نفس گیر می كشی
عقاب های آسمان همه مبهوت مركبت
می تازی و زبانه به زنجیر می كشی
ای سبط مرتضی تو علی را به كارزار
با ضربه های خویش به تصویر می كشی
زیبا ترین تجسم خون خدا تویی
سر تا به پا تمامی كرب و بلا تویی
راه خدا به سمت تو و آسمان توست
حتی حسین چشم به راه اذان توست
همسایه ی همیشه ی معراج اهل بیت
جای پیامبران همه در آستان توست
شیواترین مكبّر محراب مرتضی 
نهج البلاغه تا به ابد خطبه خوان توست
ابرو كمان حضرت ارباب تا ابد
خورشید كوچه گرد به طاق كمان توست
باب الحوائجیِ تو مثل عموی توست
عباس مست جاذبه ی بی امان توست
بند دل حسینی و آرام زینبی
تو روضه ی نگفته ی هر شام زینبی
حضرت علی اکبر(ع)-مدح و ولادت
 
دیشب از عشق چشم من تر بود
عاشقی حرف ما و دلبر بود
دلِ گم گشته ام مرا می برد
دلم از كودكی كبوتر بود
تا سر كوچه ی خدا رفتم
كه پُر از چشمه های كوثر بود
چشم من بود و دامن ساقی
دست من بود و لطف ساغر بود
من ز هوش و دلم ز دستم رفت
كار پیمانه های آخر بود
كار دل، كار عشق دست تواند
هم خدا، هم حسین مست تواند
جلوه ای كن به رسم دلبریت
تا بریزیم سر به سروریت
درِ بازارِ بردگان وا شد
یوسف آمد برای نوكریت
كعبه افتاده است دنبالت
با خیالِ رخِ پیمبریت
تو علی هستی و علی مانده
ماتِ اعجاز تیغ حیدریت
چقدر مثل فاطمه هستی
به فدای شكوه كوثریت
آمدی عشق در به در شده است
امشب ارباب ما پدر شده است  
باز كن چشم عالم آرا را
خیره كن چشم های دنیا را
نخوری چشم ای تو چشم حسین
بس كه چشمت ربوده دل ها را
نوه ی ارشد امیر عرب
می دهی عطر نام زهرا را
ای علمدار دوم این قوم
می بری رونق مسیحا را
آرزوی حرا دو ركعت توست
تا ببیند دوباره طاها را
صخره ای موج را به هم كوبید
روی دوشش گرفت دریا را
پَرِ سجاده های مادر تو
می برد دودمان لیلا را
سیب سرخی و زاده ی ارباب
یوسف خانواده ی ارباب
شاه زاده امیر میدان ها
مثل عباس مرد طوفان ها
نفس دشت ها بریده ز تو
تند باد شگفت جولان ها
كوه ها خاك پای تن تنه ات
شاه بیتِ لبِ رجز خوان ها
به علی رفته ای در اوج نبرد
می زنی خنده بر پریشان ها
زَهره ها را دریده ای یعنی
هیچ كس نیست بین میدان ها
از امیران كربلا هستی
چقدر شكل مرتضی هستی
گره ای تا زدی دو ابرو را
به هم آمیختی تو شش سو را
همگی قبر خویش را كندند
تا كه دیدند تیغ و بازو را
تیغ رقصید و آسمان بشنید
ضربه ات را صدای هوهو را
طپش قلب خیمه ها آمد
تا گشودی سپاه گیسو را
آمدی تا پس از عمو گیری
پای محمل ركاب بانو را
از مِیِ عشق باده ای داریم
وه چه ارباب زاده ای داریم!
روشنی های آسمان حسین
ای نشانیِ بی نشان حسین
روی چشم تو ابروان پدر
روی دوش تو گیسوان حسین
آه! داوود حضرت ارباب
ای اذان گوی كاروان حسین
بعد آوای دلنشین تو بود
نوبت گفتن اذان حسین
قُوَت زانوان بابایی
ای مسیحاترین جوان حسین
مادرت هیچ، بین بهت حرم
رفتنت می برد توان حسین
از نگاهت عزیز زهرا سوخت
رفتی از رفتن تو لیلا سوخت
مدح میلادعلی اکبرع
 
شب ولادت تو عید سیدالشهداست
دلم خوش است كه میلاد اكبر لیلاست
تو آمدی كه بگویی حسین تنها نیست
و تا قیام قیامت حسین پا برجاست
همین كه چشم تو وا شد مدینه روشن شد
به یمن خاك كف پای تو كه عرش خداست
مسیح خانهٔ اربابمان تویی آقا
چرا كه در رگ تو خون حیدر و زهراست
ستاره ها همه امشب به خاك می ریزند
و مقصد همه پایین پای كرببلاست
خدا به روی تو امشب گلاب می ریزد
برای این كه لبت مشك حضرت سقاست
برای مادر تو كعبه ای بنا كرده
دو چشم زمزم این گونه ها كه سعی و صفاست
شب ولادت تو بوی یاس می آید
یقین بدان تو كه مادر بزرگ تو این جاست
تو در حوالی بالاترین دنیایی
چرا كه مهد تو آغوش زینب كبراست
تویی كه راه نجات از نگات معلوم است
و تار موی تو تا روز حشر پرچم ماست
تو هم شبیه علی افتخار میكده ای
علیِّ خانه اربابمان خوش آمده ای
لب تو وا شد و تاریخ را مصفا كرد
تو را خدای تو تقدیم دست لیلا كرد
تو را برای حسین آفرید و ‌كرببلا
و بعد صحنه جنگ تو را مهیا كرد
برای این كه تو عین پیامبر باشی
تو را شبیه پیمبر امیر دل ها كرد
رخ تو را ز رخ مصطفی كشید خدا
و بازوان تو را بازوان مولا كرد
اذان كه گفت درِ گوش تو امیر عرب
تو را هوائی دیدار روی زهرا كرد
به روی سینۀ تو تا كه بوسه زد زینب
فضای قلب تو را مثل طور سینا كرد
به بازوان تو وقتی نظر نمود حسین
دلاوری تو را هم تراز سقا كرد
همین كه روی تو واشد از آسمان، خورشید
نشست روی قشنگ تو را تماشا كرد
تویی كه در نفست یك جهان غزل داری
به روی باغ لبت كوهی از عسل داری  
كسی مثال تو آئینۀ پیمبر نیست
و یا شبیه تو مثل علی دلاور نیست
تو آمدی و شبیه ولادت زهرا
خدا نوشت به دل ها حسین ابتر نیست
تمام عرش اگر روی كفه ای باشند
به تار موی گدای درت برابر نیست
همیشه تیغ تو چون رعد و ‌برق می برید
چرا كه تیغ تو از ذوالفقار كمتر نیست
هزار لشگر جنگی هزار فرمانده
حریف ضربۀ دست علیِ اكبر نیست
مرا به خاك درت نوكری ست اربابی
چرا كه خاك درت كمتر از ابوذر نیست
ز خاك پای تو جوشید چشمۀ كوثر
مقام حضرت لیلا كه مثل هاجر نیست
تو آمدی كه اذان نمازها باشی
تو آمدی كه گل یاس كربلا باشی
منم گدای قدیمی دست های شما
من آفریده شدم تا شوم گدای شما
تو بوتراب حسینی پیمبر لیلا
مسیر سبز بهشت است چشم های شما
ز روی مأذنه امشب اذان بگو آقا
كه خلق بیمه شوند از دم صدای شما
اگر مقام تو گویم به خلق می میرند
هزار یوسف مصری نشسته پای شما
كرامت تو شبیه امام دوم بود
مدینه سیر شد از نان سفره های شما
معلمان ادب راویان مكتب عشق
گرفته اند همه یك نخ از عبای شما
بیا مرا برسان مثل حضرت فطرس
پری بده بپرم باز در هوای شما
به جان مادرت آقا صداقت است اگر
شبی مرا برسانند كربلای شما
وضو گرفته و ذكر حسین می گیرم

به سر زنان وسط گریه هام می میرم

 

سرود

می باره از آسمونا     صد سبد اقاقی و یاس

اومده علی اکبر             برادر زاده ی عباس

این شه عالمینه ، نور دو عینه ، عشق حسینه ، گل لیلاست

ماه علی دمیده ، سرزد سپیده ، اونکه امیدِ ، ما جووناست

یا مولا یا علی (3) یا علی اکبر

******

ای ستاره ی ولایت           همه جانها به فدایت

چقدر زیبا هستی یوسف    افتاده به خاک پایت

ای تو گل بهاری ، تو لاله زاری ، تو هوا مو داری ، حضرت دلبر

ای که حسین سرشتی ، عین بهشتی ، رو دلم نوشتی ، یا علی اکبر

یا مولا یا علی (3) یا علی اکبر

******

ای محمد پای تاسر    ای علی را جلوه یکسر

ذکر قد قامت قیامت              اکبری الله و اکبر

راه میری مثل زهرا ، ای جان بابا ، بر ما جوونا ، تویی رهبر

ای تو حسن خصائل ، ای علی شمایل ، معدن فضائل ، علی اکبر

یا مولا یا علی (3) یا علی اکبر

ولادت حضرت علی اکبر (ع)

سرود

 

آمده یار و دلبرم ، روشنی چشم ترم

سر به سر من نذارید ، مست علیِ اکبرم

می زنم پر روی بامش     تا حد جنون می خوامش

حک شده به تاج یوسف    صد هزار یوسف غلامش

دل آسمونیا برا زیارت شده بی تاب

پیش نور صورتش نداره رونق نور آفتاب

پسر ارشد ارباب

مددی یا علی اکبر

******

دلدار و دلبر اومده ، برهمه سرور اومده

با صورت پیمبری ، همنام حیدر اومده

ای نگار آسمونی             سرور نسل جوونی

چی میشه یه بار دلم رو     پایین پات بنشونی

اگه تو ساقی باشی از می تو همیشه مستم

تو بذار تو دامنت تا به ابد بمونه دستم

من علی اکبری هستم

مددی یا علی اکبر

******

تو لاله ی لیلایی و ، من کمتر از خار و خسم

ذکر تو اینقدر می خونم ،  تا که تموم شه نفسم

دل فقط راهتو میخواد       زندگیّ بی تو بر باد

اسمت و هر روز موذن    تو اذون می زنه فریاد

وقتی شمشیر می زنی سر تا پا شکل مرتضایی

شرزه شیری و نترس چون که شاگرد مجتبایی

تو خون خون خدایی

مددی یا علی اکبر

میلاد حضرت علی اکبر (ع(

شور

 

ای پسر ارشد ارباب ما     مظهر صد در صد ارباب ما

روشنی بزم تولا تویی        نور دل حضرت لیلا تویی

آینه ی حضرت پیغمبری      لاله ی لیلا علی ِ اکبری

یا علی اکبر علی اکبر مدد

 ******

گرمی آوای رسول خدا          جلوه ی سیمای رسول خدا

در تو و در حُسن خدایی تو     ای همه ی خلق ، فدایی تو

از پسر فاطمه دل می بری          لاله ی لیلا علی ِ اکبری

یا علی اکبر علی اکبر مدد

****** 

نور خدا جلوهگر از روی تو       قبله ی جان طاق دو ابروی تو

بوسه ی عباس به رویت عیان      عالمی از مقدم تو گلفشان

ای که به اوصاف ، خود ِحیدری      لاله ی لیلا علی ِ اکبری

یا علی اکبر علی اکبر مدد

 ******

فاطمه را نور دو عینی علی     گوهر دریای حسینی علی

عمّه شد مَحو تماشای تو         محو جمال و رخ زیبای تو

کار تو از آل عبا دلبری               لاله ی لیلا علی ِ اکبری

یا علی اکبر علی اکبر مدد

 ******

ما همگی عاشق روی تو ایم    سائل درمانده ی کوی تو ایم

دیده ی ما و قدمت یا علی           حاجت ما و کرمت یا علی

ای که به لطف از همه عالم سَری    لاله ی لیلا علی ِ اکبری

یا علی اکبر علی اکبر مدد

میلاد حضرت علی اکبر (ع(

سرود

 

لاله ی لیلا ، غنچه زد امشب     روی او بوسد ، عمّه اش زینب

یوسف برادرم خوش آمدی

ای علیّ اکبرم خوش آمدی

آمد دنیا ، نور خدا ، پیغمبر ، کرببلا

ماه آسمان زهرا و حیدر      مصحف بهشت عصمت را کوثر

بر لب ملائکه باشد ذکر       سیّدی یا سیّدی، علی اکبر

سیّدی یا سیّدی ، علی اکبر

 ******

نور حق،حُسن ، بی مثال او      آیه ی رحمت ، در جمال او

ای عزیز عالمین علی اکبر

ماه لیلا و حسین علی اکبر

ذکر خوشت ، نوای ما ، خاک رهت ، شفای ما

از ارادت دل ما آگاهی         راه بی مهر تو باشد گمراهی

هم فروغ دیده ی لیلایی ، هم    نور دیده ی ابا عبداللهی

سیّدی یا سیّدی ، علی اکبر

 ******

جشن میلادت ، دل نوا دارد      حاجت وصل ، نینوا دارد

وعده گاه ما به قلب مبتلا

یک شب جمعه ، حرم، کرببلا

عشق تو در ، سرشت ما ، پایین پا ، بهشت ما

آیه های سوره ی نور زهرا    الگوی نسل جوان ، پور مولا

کن شفاعت من ناقابل را          نزد حضرت امامُ الشّهدا

سیّدی یا سیّدی ، علی اکبر

 میلاد حضرت علی اکبر (ع(

سرود

 

صلّ علی محمد     علی اکبر آمد 

صلّ علی محمد     جان حسین خوش آمد

 

شد جلوه گر ز یزدان         آیات نور رحمان

در آسمان رحمت       خورشید شد نمایان

طوبای باغ عصمت         پر بار و پر ثمر شد

ای سائلان بیایید             ارباب ما پدر شد

بر نخل امّ لیلا              امشب ثمر رسیده

ریحانه ی نبی را              زیبا پسر رسیده

شادی شده نمایان         در جمع عترت رب

قنداقه اش به دست     عباس و عمّه زینب

نور خدای اعلا               حُسن کمال اکبر

گلبوسه ی حسین بر         ماه جمال اکبر

آمد به مصحف جان             آیات نور و کوثر

در چشم آل طاها                آیینه ی پیمبر

رخسار ما به سویت      ای جان فدای رویت

عیدی بده حسین جان      بر سائلان کویت

بر لعل حور و قلمان          گل میکند تبارک

میلاد نور چشمت             آقا ، بُوَد مبارک

بر عشق تو اسیریم           آواره و فقیریم

ما آمدیم که از تو        امشب صله بگیریم

جان قابلی ندارد              در وادی خدایی

بنما عزیز زهرا                 مارا تو کربلایی

مایی که تا قیامت        با خصم در نبردیم

بنما دعا که آخر             قربانی تو گردیم

ای نوکری برایت         نور سُلوک و سیرم

گر جان دهم به راهت     من عاقبت به خیرم

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط س.سرمدی در تاریخ 1393/03/19 و 14:57 دقیقه ارسال شده است

سلام و عرض تبریک میلاد حضرت علی اکبر(ع) و میلاد امام زمان (عج)خدمت شما و همه دوست داران اهل بیت التماس دعا و آرزوی موفقیت برای شما


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 47
  • کل نظرات : 49
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 19
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 21
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 23
  • بازدید ماه : 29
  • بازدید سال : 156
  • بازدید کلی : 202,622